به مناسبت عمل بینی زانتیا

  وصف دختر زیبارویی که جوانی عاشق‌پیشه به او دل بسته بود و ازدواج آن دختر با یکی از خواستگارانش:

آن زمان‌هایی که در سر موی بود / در محله دختری خوش‌روی بود

دختری زیبا و ناز و دلربا / قافیه گیرم نیامد ای بابا!

چشم او آبی به رنگ آسمان / هر مژه چون تیر و ابرویش کمان

بینی او فندقی بود و ظریف / گونه‌اش برجسته لپ‌هایش لطیف

لب نگو جام شراب ناب بود / گیسوانش پر ز پیچ و تاب بود

گردنی ناز و بلوری داشت او / خوشگلی چون او اگر دیدی بگو

قد رعنایش جنیفر لوپزی / پیچ و تاب هیکل او فانتزی

آنجلینا جولی از او سر نبود / از بریتنی اسپیرز کمتر نبود

برخی ابیات از ادب چون دور شد / بخشی از اندام وی سانسور شد!

الغرض او دختری بود ایده‌آل / با کمال و با جمال و اهل حال

ما پسرها دائما در راه او / دختران کوچه هم بدخواه او

عاشقانش در محله بی‌شمار / نهصدوهفتادوشش تا خواستگار

از میان سینه چاکان زیاد / او به یک عاشق جواب بله داد

در میان شادی و لبخند و بوس / سیندرلای محله شد عروس



 کوچ جوانک عاشق‌پیشه به پایتخت و بازگشت مجدد او به ولایت خویش و پیش آمدن یک سوال برای وی:

 

بعد از آن شادی و جشن و ماچ و موچ / ما از آن شهر و محل کردیم کوچ

بی‌خبر بودم از او من چند سال / زان بت سیمین بر زیبا جمال

چند سالی آمدم من پایتخت / زندگی دور از رفیقان بود سخت

زان سبب رفتم به شهر خویش باز / تا کنم یادی ز قوم و خویش باز

با رفیقان دور هم گشتیم جمع / تا کم آمد قافیه گفتیم شمع!

چون شنیدم من سخن از هر دری / خواستم یادی کنم از آن پری

با رفیقان گفتم آن دختر چه شد؟ / دختر زیبای گل‌پیکر چه شد؟

پاسخ آمد آن پری مادر شده / مادر این کودک عنتر شده!

رد شد از آنجا همان دم کودکی / کودکی زشت و کثیف و کک مکی

با تعجب گفتم آخر کیست این؟ / پس چرا چون مادر خود نیست این؟

 پاسخ آن پیر به سوال جوانک عاشق‌پیشه و نصیحت و پند و اندرز وی خطاب به سایر جوانان:

ناگهان پیری صدایم را شنید / پاسخ پرسش از او بر من رسید

گفت با من: ای جوان کنجکاو / سر در آخور کرده‌ای مانند گاو؟

این قشنگی‌ها تمامش جعلی‌است / ای جوان ساده ناخورده مست!

مادرش هم ابتدا این‌گونه بود / فاقد ابرو و مو و گونه بود

بر سر بی‌موی خود او موی کاشت / در دهان گنده‌اش دندان گذاشت

رنگ چشمانش نشان لنز بود / وی ژیانی در لباس بنز بود

بینی‌اش ده متر در آفساید بود / فک پایینش دومتری واید بود!

او شکم را ابتدا ساکشن نمود / بعد از آن برجستگی‌ها را فزود

ای جوان ساده و مظلوم و خام / من از آن ترسم که افتی توی دام

دل به هر خوشگل که می‌بینی نده / ای پسر این کارها خیلی بده!

نظرات 2 + ارسال نظر
sasan جمعه 4 شهریور‌ماه سال 1390 ساعت 02:32 ب.ظ

کی؟ زانتیا!!

دختر خالمه
صداش میکنیم زانتیا .جریان داره....

تراویس سه‌شنبه 24 مرداد‌ماه سال 1391 ساعت 04:46 ق.ظ http://zertopert.blogsky.com

دهنت سرویس پسر،ساعت٤:٤٥ بامداد،خنده ام انداختی با این شعرت

امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.