تو را غریب دیدم و غریبانه غریبت شدم!
تو را بخشنده پنداشتم و گناهکار شدم!
تو را وفادار دیدم و هر جا رفتم بازگشتم!
تورا گرم دیدم در سردترین لحظات
به سراغت آمدم!
تو مرا چه دیدی وفادار ماندی؟؟؟
تو را غریب دیدم و غریبانه غریبت شدم!
تو را بخشنده پنداشتم و گناهکار شدم!
تو را وفادار دیدم و هر جا رفتم بازگشتم!
تورا گرم دیدم در سردترین لحظات
به سراغت آمدم!
تو مرا چه دیدی وفادار ماندی؟؟؟
کاش شبی فارغ از این دار فنا
مثل یک کودک بی غصه وغم
بعد عصری همه بازی وخروش
سر به زانوی تو بگذارم و در خواب روم
بعد آن خواب لطیف
چشم اگر باز نشد نیست مهم
بخدا نیست مهم...
امسال تعطیلات نوروز سال 1390 قسمت شد بریم به شیراز
سفر خوبی بود خاطرات شیرین وبه یادموندنی رو واسمون به همراه داشت.
یکی از جاهایی که خیلی حس خوبی بهم داد
زیارت آرامگاه لسان الغیب حافظ شیرازی بود
همون جا تفالی زدم به غزلیاتشون
مینویسم که همیشه ماندگار بشه
وشمادوست عزیز رو که منت گذاشتی و سری به وبلاگم زدی
یه غزل مهمون کنم
اینم عکسی هست که خودم گرفتم