سقوط

 

 فکر کن داری رو لبه یه دایره راه میری .......نرم....سبک.....آروم......  

 یهو پات لیز میخوره و   تلپ میوفتی  توی یه مایعی 

 بعد از چند بار بالا وپایین رفتن 

 میفهمی که داشتی رو لبه  ی یه فنجون چای راه میرفتی 

 نتیجه گیری فیزیکی: 

 تو خیلی خوش شانس بودی چون چای داغ نبود  

 

 نتیجه گیری فیزیکی-شیمیایی:  

 تو خیلی خوش شانس بودی چون وزن مخصوص تو از وزن چای کمتره 

  نتیجه گیری شیمیایی-منطقی: 

 تو خیلی خوش شانس بودی چون به جای چای تو فنجون اسید سولفوریک نبود یا اصلا فنجون خالی نبود   که تو با مغزمیومدی کف فنجون.  

   

نتیجه گیری منطقی: 

تو خیلی خوش شانس بودی چون ممکن بود اون ور لبه ی فنجون سقوط میکردی. 

 

نتیجه گیری فلسفی -روانشناسی :  

تو خیلی خوش شانس بودی چون ممکن بود اصلا سقوط نمیکردی  

ومجبور بودی تا ابد دور خودت بچرخی 

 

نتیجه گیری کلی این ماجرا: 

همیشه سقوط کردن بد نیست. 

 

نظرات 2 + ارسال نظر
ساسان جمعه 3 تیر‌ماه سال 1390 ساعت 05:09 ب.ظ http://omidrezasasanfar.blogsky.com/

جالبه
اما این خوابه ؟!
آدمه یا یه حشره است؟!



خوب بعد همه اینا یکی باید باشه که از فنجون درتون بیاره
۲ تا غواص گذاشتم حواسشون بهتون باشه....

ع.خ یکشنبه 3 اردیبهشت‌ماه سال 1391 ساعت 05:43 ب.ظ

سقوط جزئی باعث میشه تا سقوطهای خطرناکتر رو تجربه نکنیم

مرسی که بهم سر زدی.
بله دقیقا اینجوریه.
خوشحال میشدم خودتون رو معرفی میکردین دوست عزیز.
بازم بهم سر بزنید

امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.