پر نقش تر از فرش دلم بافته ای نیست

گفتم:بدوم تا تو همه فاصله ها را 

تا زودتر از واقعه گویم گله ها را 

 

چون آینه پیش تو نشستم که ببینی  

در من اثر سخت ترین زلزله ها را 

 

پر نقش  تر از فرش دلم بافته ای نیست   

از بس گره زد به گره حوصله ها را 

 

ما تلخی نه گفتن مان را که چشیدیم  

وقت است بنوشیم از این پس بله ها را 

 

بگذار ببینم براین جغد نشسته 

 یک بار دگر پر زدن چلچله ها را 

 

یک بار هم ای عشق من از عقل میندیش 

بگذار که دل حل بکند مسئله ها را 

  

                                                     ( محمدعلی بهمنی) 

 

 

 

*به یادم بمونه واسه همیشه ی همیشه آرامش روحم رو به آرامشی  دروغین  نبازم* 

اشتباهی که همه عمر پشیمانم از آن
اعتمادیست که بر مردم دنیا کردم !!

نظرات 1 + ارسال نظر
امید جمعه 15 اردیبهشت‌ماه سال 1391 ساعت 12:56 ق.ظ

اشعار زیبایی رو جمع کردین، فکر میکنم رشته تحصیلی تون ادبیات باشه.

سلام
مرسی که بهم سر زدید.
رشته تحصیلیم ولی ادبیات نیست.

امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.