وه .......چه زیبا بود اگر پائیز بودم،
وحشی و پرشور و رنگآمیز بودم...
شاعری در چشم من میخواند شعری آسمانی،
در کنارم قلب عاشق شعله میزد در شرار آتش دردی نهانی،
نغمه من همچو آوای نسیم پرشکسته عطر غم میریخت بر دلهای خسته .....
کاش چون پائیز بودم
کاش چون پائیز بودم...
To fall in love
عاشق شدن
To laugh until it hurts your stomach
آنقدر بخندی که دلت درد بگیره
To find mails by the thousands when you return from a vacation.
بعد از اینکه از مسافرت برگشتی ببینی هزار تا نامه داری
To go for a vacation to some pretty place.
برای مسافرت به یک جای خوشگل بری
To listen to your favorite song in the radio.
به آهنگ مورد علاقت از رادیو گوش بدی
To go to bed and to listen while it rains outside.
به رختخواب بری و به صدای بارش بارون گوش بدی
To leave the Shower and find that the towel is warm
از حموم که اومدی بیرون ببینی حو لهات گرمه !
To clear your last exam.
آخرین امتحانت رو پاس کنی
To find money in a pant that you haven""t used since last year.
توی شلواری که تو سال گذشته ازش استفاده نمیکردی؛ پول پیدا کنی
To laugh at yourself looking at mirror, making faces.
برای خودت تو آینه شکلک در بیاری و بهش بخندی !!!
Calls at midnight that last for hours.
تلفن نیمه شب داشته باشی که ساعتها هم طول بکشه
To accidentally hear somebody say something good about you.
بطور تصادفی بشنوی که یک نفر داره از شما تعریف میکنه
To wake up and realize it is still possible to sleep for a couple of hours.
از خواب پاشی و ببینی که چند ساعت دیگه هم میتونی بخوابی !
To hear a song that makes you remember a special person.
آهنگی رو گوش کنی که شخص خاصی رو به یاد شما مییاره
To feel butterflies! In the stomach every time that you see that person.
وقتی "اونو" میبینی دلت هری بریزه پایین!
To see people that you like, feeling happy
کسانی رو که دوستشون داری رو خوشحال ببینی
See an old friend again and to feel that the things have not changed.
یه دوست قدیمی رو دوباره ببینید؛ و ببینید که فرقی نکرده
To take an evening walk along the beach.
عصر که شد کنار ساحل قدم بزنی
To have somebody tell you that he/she loves you.
یکی رو داشته باشی که بدونید دوستت داره
remembering stupid things done with stupid friends. To laugh .......laugh. ........and laugh ......
یادت بیاد که دوستای احمقت چه کارهای احمقانهای کردند و بخندی و بخندی و ....... باز هم بخندی
These are the best moments of life....
اینها بهترین لحظههای زندگی هستند
Let us learn to cherish them.
قدرشون رو بدونیم
"Life is not a problem to be solved, but a gift to be enjoyed"
زندگی یک هدیه است که باید ازش لذت برد نه مشکلی که باید حلش کرد
وقتی
زندگی 100 دلیل برای گریه کردن
به تو نشان میده
تو 1000 دلیل برای خندیدن
به اون نشون بده.
چارلی چاپلین
وصف دختر زیبارویی که جوانی عاشقپیشه به او دل بسته بود و ازدواج آن دختر با یکی از خواستگارانش:
آن زمانهایی که در سر موی بود / در محله دختری خوشروی بود
دختری زیبا و ناز و دلربا / قافیه گیرم نیامد ای بابا!
چشم او آبی به رنگ آسمان / هر مژه چون تیر و ابرویش کمان
بینی او فندقی بود و ظریف / گونهاش برجسته لپهایش لطیف
لب نگو جام شراب ناب بود / گیسوانش پر ز پیچ و تاب بود
گردنی ناز و بلوری داشت او / خوشگلی چون او اگر دیدی بگو
قد رعنایش جنیفر لوپزی / پیچ و تاب هیکل او فانتزی
آنجلینا جولی از او سر نبود / از بریتنی اسپیرز کمتر نبود
برخی ابیات از ادب چون دور شد / بخشی از اندام وی سانسور شد!
الغرض او دختری بود ایدهآل / با کمال و با جمال و اهل حال
ما پسرها دائما در راه او / دختران کوچه هم بدخواه او
عاشقانش در محله بیشمار / نهصدوهفتادوشش تا خواستگار
از میان سینه چاکان زیاد / او به یک عاشق جواب بله داد
در میان شادی و لبخند و بوس / سیندرلای محله شد عروس
کوچ جوانک عاشقپیشه به پایتخت و بازگشت مجدد او به ولایت خویش و پیش آمدن یک سوال برای وی:
بعد از آن شادی و جشن و ماچ و موچ / ما از آن شهر و محل کردیم کوچ
بیخبر بودم از او من چند سال / زان بت سیمین بر زیبا جمال
چند سالی آمدم من پایتخت / زندگی دور از رفیقان بود سخت
زان سبب رفتم به شهر خویش باز / تا کنم یادی ز قوم و خویش باز
با رفیقان دور هم گشتیم جمع / تا کم آمد قافیه گفتیم شمع!
چون شنیدم من سخن از هر دری / خواستم یادی کنم از آن پری
با رفیقان گفتم آن دختر چه شد؟ / دختر زیبای گلپیکر چه شد؟
پاسخ آمد آن پری مادر شده / مادر این کودک عنتر شده!
رد شد از آنجا همان دم کودکی / کودکی زشت و کثیف و کک مکی
با تعجب گفتم آخر کیست این؟ / پس چرا چون مادر خود نیست این؟
پاسخ آن پیر به سوال جوانک عاشقپیشه و نصیحت و پند و اندرز وی خطاب به سایر جوانان:
ناگهان پیری صدایم را شنید / پاسخ پرسش از او بر من رسید
گفت با من: ای جوان کنجکاو / سر در آخور کردهای مانند گاو؟
این قشنگیها تمامش جعلیاست / ای جوان ساده ناخورده مست!
مادرش هم ابتدا اینگونه بود / فاقد ابرو و مو و گونه بود
بر سر بیموی خود او موی کاشت / در دهان گندهاش دندان گذاشت
رنگ چشمانش نشان لنز بود / وی ژیانی در لباس بنز بود
بینیاش ده متر در آفساید بود / فک پایینش دومتری واید بود!
او شکم را ابتدا ساکشن نمود / بعد از آن برجستگیها را فزود
ای جوان ساده و مظلوم و خام / من از آن ترسم که افتی توی دام
دل به هر خوشگل که میبینی نده / ای پسر این کارها خیلی بده!